English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6545 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
watt hour meter U کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
coupling transformer U ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
power transformer U ترانسفورماتور شبکه ترانسفورماتور قدرت
measurer U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
measure U اندازه گیری
dimension U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
module U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
unit of measurement U واحد اندازه گیری
final measurement U اندازه گیری نهایی
gauging sheet U ورق اندازه گیری
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
precision U اندازه گیری دقیق
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
gauging section U برش اندازه گیری
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
size stick U قالب اندازه گیری
size stick U الت اندازه گیری پا
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
radar measurement U اندازه گیری رادار
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
engineering measurement U اندازه گیری فنی
depth measurement U اندازه گیری عمق
metre U وسیله اندازه گیری
measurability U قابلیت اندازه گیری
measure U اندازه گیری کردن
instrument U الات اندازه گیری
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
metres U وسیله اندازه گیری
gage U میزان اندازه گیری
meter U وسیله اندازه گیری
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
measuring set U دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
forescale U اندازه گیری رنگ اب
meters U وسیله اندازه گیری
font metric U اندازه گیری فونت
measurement ofland U اندازه گیری زمین
dial bench gage U میز اندازه گیری
commensurable U قابل اندازه گیری
telemetry U اندازه گیری ازدور
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
sound U اندازه گیری عمق اب
sounded U اندازه گیری عمق اب
soundest U اندازه گیری عمق اب
sounds U اندازه گیری عمق اب
telemetering U اندازه گیری از دور
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
sounding U اندازه گیری عمق اب
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
measurable U قابل اندازه گیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
measuring U درخور اندازه گیری
measuring well U چاه اندازه گیری
to take measures U اندازه گیری کردن
measuring relay U رله اندازه گیری
gad U اندازه گیری طول
mensurability U قابلیت اندازه گیری
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
compensating error U خطای اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
metrology U علم اندازه گیری
batching plant U مرکز اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
method of measurment U طریقه اندازه گیری
mental measurement U اندازه گیری روانی
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
resizing U اندازه گیری مجدد
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
scantling U میله اندازه گیری ذرع
electrostatic instrument U دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
SE U خطای معیار اندازه گیری
length measuring instrument U دستگاه اندازه گیری طول
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
instrumental error U خطای دستگاه اندازه گیری
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
water staff gauge U اشل اندازه گیری عمق اب
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
induction instrument U دستگاه اندازه گیری القائی
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
induction movement U دستگاه اندازه گیری القائی
micrometry U اندازه گیری با ذره سنج
indefinite U غیرقابل اندازه گیری نامعین
standard error of measurement U خطای معیار اندازه گیری
coupling measuring set U دستگاه اندازه گیری اتصالی
metric system of measurement U سیستم اندازه گیری متریک
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
measurement uncertainty U خطای اندازه گیری [ریاضی]
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
meter rectifier U یکسوساز دستگاه اندازه گیری
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
gas meter U دستگاه اندازه گیری گاز
instrument direction U سمت اندازه گیری شده
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
measuring arrangement U نطم و ترتیب اندازه گیری
maxwell wien bridge U پل اندازه گیری ماکسول-وین
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
tonometer U دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
hot wire ammeter U نوعی وسیله اندازه گیری جریان
across corner dimension U اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
hot wire instrument U دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
instrument with magnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
impedance unbalance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
barometer U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
field intensity measurement U دستگاه اندازه گیری شدت میدان
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
gas level gauge U دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
uranometry U اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
fule level gage U دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
metrology U فن اندازه گیری علم اوزان ومقیاسات
carpenter's rule U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
conductivity meter U دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
d.c. instrument U دستگاه اندازه گیری جریان دائم
meter U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
camber gage U دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
meters U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
oil pressure U دستگاه اندازه گیری فشار روغن
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
metres U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
arbalest U وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
metre U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
double meter stick [American] U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding meter stick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
word U روش اندازه گیری سرعت چاپگر
worded U روش اندازه گیری سرعت چاپگر
cosine meter U دستگاه اندازه گیری ضریب توان
metage U اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
brinell hardness test U طریقه اندازه گیری سختی برینل
barometers U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
folding ruler U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yard stick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yardstick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
4express, overexpression
2high dimentional task solution space
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com